متولیان صنعت پخش میگویند جایگاه این صنعت در اقتصاد ایران شناختهشده نیست. ظاهرا در عارضهیابی چرایی این موضوع ردپای دو بخش هویدا میشود. فعالان این صنعت عنوان میکنند علاوه بر چالشهایی که صنعت با آن روبهرو است و میتواند سهمی در ناشناخته بودن آن داشته باشد، بخشی از این عارضه مربوط به سیاستگذاریهای انجام شده از سوی دولت میشود. به عنوان مثال برخی اعضای انجمن ملی صنعت پخش ایران از سیاستهای دستوری حوزه قیمت حاشیه سود گلایه دارند. سیاستهایی که در یکی، دو سال اخیر به واسطه نوسانات اقتصادی اثرگذاری بیشتری بر فعالیت در این حوزه داشتهاند.
دبیر انجمن ملی صنعت پخش ایران با استناد به دادههای آماری این انجمن از کاهش ۲۵ تا ۳۰ درصدی قدرت خرید مردم در برخی از اقلام، در مقایسه با سال گذشته خبر میدهد. احمد شیروانی میگوید: اثر این کاهش قدرت خرید موجب حذف ۳۰ شرکت پخش غیردارویی شده است. احمد شیروانی با اشاره به اینکه صنعت پخش به دو دسته کالاهای FMCG و دارویی تقسیم میشود که ضریب مصرف این دو کالا دارای نسبت هفت به یک است، اضافه کرد: جایگاه پخش در اقتصاد کاملا مشخص است، زیرا این شرکتها در هر دو حوزه شفاف فعالیت میکنند و اطلاعات کاملا مستندی در اختیار دارند. این صنعت ۹درصد از GDP کشور را در اختیار دارد که کالاهای دارویی ۱۵۰ هزار میلیاردتومان و غیردارویی تا هزار همت ارزش دارند. به گفته وی ناشناخته بودن صنعت پخش در ایران به چند دلیل عمده برمیگردد؛ نبود یک متولی مشخص و تصمیمگیری برای این صنعت توسط نهادهای مختلف یکی از این دلایل است. هر کدام از این نهادها اطلاعاتی در این مورد مطرح میکنند؛ به عنوان مثال کالاهای اساسی بخشبندی و هر یک از نهادها اعم از وزارت صمت، کشاورزی و بهداشت سهمی از سیاستگذاری را بر عهده گرفتهاند.
جای خالی شرکتهای 3PL و 4PL
وی با تاکید بر اینکه این صنعت را نباید به تنهایی دید و باید زنجیره ارزش از تولید و تامین تا شرکتهای پخش تا خردهفروشیها در نظر گرفته شود که میتواند نتیجه مناسبتری به همراه داشته باشد، افزود: صنعت پخش در همه دنیا در حوزههای دارو و غیردارو تجربههای بزرگی دارد و این صنعت در ایران بعد از نفت یکی از قدیمیترین صنایع با ۶۰ سال قدمت است، اما مطابق آنچه در دنیا پیش میرود حرکت نکردهایم و همین امر باعث شده هزینهها در این صنعت در ایران بالا باشد. امروز دنیا به سمت شرکتهای 3PL و 4PL حرکت کرده که این شرکتها انحصارا دارای انبار برای توزیع هستند و بازاریابی بر عهده صاحبان برند و کالاست اما در ایران همه کارها بر عهده شرکتهای پخش و تولیدکنندگان است. دبیر انجمن ملی صنعت پخش ایران با بیان اینکه در حال حاضر خودروهای پخش در ایران انحصارا کالاهای خودشان را توزیع و هلدینگها مانع از ورود کالاها به سبد شرکتهای پخش میشوند، گفت: این برخلاف روند حرکتی دنیاست. این موضوع بخشی به موضوعات فرهنگی و بخشی به دلایل دیگری برمیگردد که هزینههای زیادی در صنعت داشته و دارد.
به گفته شیروانی آمادگی توسعه در صنعت وجود دارد، در ایران شرکتهای پخشی فعالند که امروز در حوزه نرمافزار با دنیا رقابت است اما بحث بعد از نرمافزار و در حوزههای اتوماسیون، انبارداری پیشرفته و لجستیک تا حد قابلتوجهی از پیشرفتهای دنیا عقب هستیم و متاسفانه عملا به خودروهای بهروز دسترسی نداریم و تنها از یک کشور مرجع با کیفیت پایین خودرو تهیه میکنیم. وی با تاکید بر اینکه در حوزه 3PL بخش عمده عدم موفقیتها به سیاستگذاری برمیگردد گفت: وقتی متولی یکسانی برای این صنعت نیست نهادهای مختلف در مورد آن اظهارنظر میکنند و هر کدام از وزارتخانهها با ساختارها و سازگارهای مغایر و غیرمرتبط باعث بروز مشکلات متعددی شده است و متاسفانه شرکتهای پخش در ایران در یک مقطعی متوقف شده و درجا میزنند و این در حالی است که دنیا مدتهاست از این مقطع عبور کرده است.
چرا سرمایهگذاری در پخش جذاب نیست
شیروانی در ادامه در پاسخ به این سوال که چرا این صنعت برای سرمایهگذاری جذاب نیست، گفت: دلیل آن چالشهای درونی و بیرونی صنعت است و شرکتهای پخش بزرگ اغلب توسط هلدینگهای بزرگ ایجاد شده و این امر شرایطی به وجود آورده که سودآوری در بنگاه پخش برای آنها اهمیت زیادی نداشته و این شرکتها تنها با هدف توزیع کالا ایجاد شدهاند و این باعث میشود فرهنگ سرمایهگذاری در این صنعت تغییر کند و طبیعی است تا وقتی بزرگان صنعت چنین نگاهی به موضوع داشته باشند نمیتوان از ایجاد سرمایهگذاریهای جدید سخن گفت. به گفته او متاسفانه سرمایهگذاری در صنعت دارای جذابیت نیست؛ چراکه مارجینهای بسیار پایین و قیمتهای دستوری باعث محدودیتهای بسیاری شده که همه این موارد باعث درجا زدن صنعت شده است.
وی با بیان اینکه اگر یارانهها عادلانه و در زمان لازم و به موقع تزریق میشد میتوانست اثرات مناسبی داشته باشد، گفت: اما اینطور نیست و این موضوع باعث شده هر روز در یک کالای مشخص دارای کمبود باشیم. دولت کاش به رسالت اصلی رگولاتوری و نظارت و تنظیمگری میپرداخت و دست از سر قیمتگذاری برمیداشت که در هیچ جای دنیا قیمتگذاری توسط دولت صورت نمیگیرد و این مدل تولید را در کشور نابود کرده است. امروز کالایی با نیم قرن قدمت در کنار کالایی با پنج سال قدمت دارای قیمت یکسانی است و کیفیت موضوعی است که نقشی در قیمتگذاری ندارد و همه این موضوعات برای صنعت بسیار دردناک است.
سندروم سامانهای در ایران
به عقیده وی متاسفانه سیاستها هم در این حوزهها متفاوت است؛ یکی از سازمانها که به شدت فعالان این صنعت را اذیت میکند سازمان غذا و دارو است که بیشتر به دنبال تصدیگری و متولیگری صنعت است، در حالی که ابزار تصدیگری را در اختیار ندارد و متاسفانه در نظارت هم ضعیف هستند و باعث گرفتاری فعالان این صنعت شده و این در حالی است که در حال حاضر با مشکلات سندروم سامانهای روبهرو هستیم و چند سامانه به طور موازی و بدون ارتباط مستقیم با هم به صورت جزیرهای اطلاعات تولیدکنندگان و فعالان صنعت پخش را مطالبه میکنند و متاسفانه مشکلی هم از صنعت تا به این لحظه حل نشده است. دبیر انجمن ملی صنعت پخش ایران با بیان اینکه بارها درخواست کردهایم که اطلاعات در یک جا ذخیره شود و بین نهادها مورد استفاده قرار بگیرد، گفت: اما متاسفانه چنین اتفاقی نمیافتد و دود این موضوع در نهایت به چشم فعالان صنعت و مردم میرود.
به گفته وی انجمن پخش دارای سامانهای ذیل سامانه تجارت است که یکی از برترین زیرسامانههاست و اطلاعات آن نشان میدهد قدرت خرید مردم در برخی از اقلام بین ۲۵ تا ۳۰درصد کاهش یافته و در حوزه غیردارویی امروز دارای ۳۰شرکت تعطیلشده هستیم که وقتی کالا از چرخه خرید مصرفکننده خارج میشود فعالیت این شرکتها نیز متوقف شود. سبد خرید مردم بسیار محدود شده و در حوزه کالاهای پروتئینی وضعیت نامعلوم است، زیرا توزیع این کالاها مانند کالاهای غذایی منسجم نیست و بنابراین اطلاعات درست و دقیقی از آن در دست نیست. در حوزه میوه و ترهبار هم مشکلات زیادی وجود دارد که همه این موارد به دلیل نبود تدبیر و سیاستگذاریهای درست است. مشکلات لبنیات، مشکلات شیر خشک و... همگی به دلیل عدمتخصیص به موقع ارز به صنعت بوده و ردپای همه این مشکلات را باید در تصمیمات دولتی جستوجو کرد.
وی با بیان اینکه نگاهی در جامعه وجود دارد که شرکتهای پخش را واسطه میبینند در حالی که اینطور نیست، گفت: این شرکتها دارای رسالتی هستند که تمام کالاها را در کوتاهترین زمان با قیمت یکسان با کیفیت مناسب توزیع کنند که به آن مقید هستند. با توجه به قیمتگذاریهای دستوری که در این حوزه میشود باید بگویم با استناد به صورتهای مالی حاشیه سود شرکتهای پخش بین ۲ تا ۳درصد است و برای یک بیزینس با این حجم از سهم GDP بسیار ناچیز است.
وی ادامه داد: نبود اینترنت مناسب و نیروی متخصص به دلیل اینترنتمحور بودن این صنعت بسیار قابلتوجه است. ما در حوزه IT، بین ۱۰ تا ۱۵ درصد با دنیا اختلاف داریم اما سرعت پایین اینترنت فعالان این حوزه را کلافه کرده و به دلیل سامانههای متعدد که همگی زیرساختهای اینترنتی دارند و ثبت سامانهای کالاها با مشکلات زیادی روبهرو هستیم و نهادهای نظارتی نیز بدون توجه به این مشکلات مدام فعالان صنعت را تحت فشار قرار میدهند. به علاوه ما در مقطعی هستیم که فرار نیروهای متخصص را شاهدیم بهخصوص در حوزه IT این موضوع بسیار شدید است.
وی به تحریمهای داخلی و جهانی نیز اشاره کرد و افزود: عدمارتباط با دنیا مانع بزرگی برای صنعت پخش است؛ امیدوارم روزی کشورهای پیرامونی و کشورهایی که ما را دچار این محدودیتها کردهاند دست از تحریمها بردارند تا صنعت بتواند خود را با دنیا تطبیق دهد، زیرا در صنعت پخش برای این هماهنگی آمادگی کامل وجود دارد ولی تا زمانی که برای سرمایهگذاری در این صنعت جذابیت ایجاد نشود در عمل موفقیتی حاصل نخواهد شد و این موضوعی است که در کنار تحریمهای داخلی مانع از توسعه صنعت شده است. وی در پایان گفت: اقتصاد ایران با سختگیریهای سیاستگذاری در کنار تحریم روبهرو است. ما یک پنج به علاوه یک در خارج از کشور و دهها پنج به علاوه یک در داخل کشور داریم که تخصصی در این حوزه ندارند و نتیجه آن نارضایتی مردم و فعالان اقتصادی شده است.