در گفتوگو با محمد میربلوکی، عضو هیأت مدیره انجمن صنعت پخش ایران عنوان شد؛
نیروی انسانی؛ بزرگترین مشکل صنعت پخش/ فروشندهها؛ امپراتورهای ضعیف صنعت پخش/ نسبت سود به هزینه جور در نمیآید/ چنبره قوانین دست و پاگیر بر صنعت پخش
اقتصادسبز آنلاین: صنعت پخش در ایران مانند سایر صنایع با مشکلات ریز و درشت بسیاری دست و پنجه نرم می کند؛ هر چند که جنس مشکلات این صنعت مهم در برخی موارد با جنس مشکلات سایر صنایع تفاوتهایی دارد.
آنطور که محمد میربلوکی، عضو هیأت مدیره انجمن صنعت پخش ایران می گوید، نیروی انسانی بزرگترین مشکل صنعت پخش است و در شرایطی که فروشندهها، امپراتورهای این صنعت هستند اما از لحاظ درآمد جزو ضعیفترین قشر به شمار می آیند. به گفته وی میزان مارژین در نظر گرفته شده، دیگر مشکل صنعت مذکور است. همچنین قوانین به گونه ای است که بر سر راه صنعت پخش مانع تراشی می کند. در گفتوگویی که با این فعال صنعت پخش کشور در حاشیه ششمین نمایشگاه و کنفرانس بینالمللی صنعت پخش ایران در جزیره کیش داشتهایم، ابعاد مختلف و مشکلات گوناگون این صنعت مهم را مورد بررسی قرار داده ایم که از نظرتان می گذرد.
به عنوان سوال نخست، بفرمایید که با چه اهدافی در ششمین نمایشگاه و کنفرانس بینالمللی صنعت پخش حاضر شدید؟
در این رویداد شرکتهایی حضور دارند که یا به شرکتهای پخش سرویس میدهند یا از آنها سرویس میگیرند. شاید زمانی که غرفه بانکها را در این نمایشگاهها دیدید، تعجب کردید که بانک در جمع فعالان حوزه پخش چه کار میکند؛ در حالی که یکی از سرویس دهندگان بزرگ خود بانکها و pspها و اپراتورها هستند. بنابراین یکی از اهداف حضور من در نمایشگاه صنعت پخش این است که متوجه میشوم از چه شرکتها و مجموعههایی سرویس بهتری دریافت کنم و میتوانم با آنها ارتباط نزدیک تری برقرار کنم. یکی از بزرگترین مشکلات ما کار کردن اعتباری با مشتریان است که با توجه به حجم فاکتورها و مشتریانی که با آنها در ارتباط کاری هستیم، واقعا کنترل کردن وضعیت اعتباری و بدهی و پرداختی و چکهای آنها بسیار دشوار است اما در همین رویداد بانک تجارت اعلام کرد که اعتبارسنجی مشتریان را انجام میدهد و به پشتوانه بانک با آنها کار کنید. حال اگر من در این نمایشگاه حضور نداشتم، چقدر امکان داشت که با چنین سرویسی آشنا شوم؟
از سوی دیگر با توجه برگزاری این نمایشگاه در کیش طی دومین سال متوالی، تمام بازدید کنندگان تخصصی هستند و ما بازدید کننده عمومی و بازدید کنندهای که برای دریافت اشانتیون یا هدیه بیاید، نداریم. اهمیت چنین نمایشگاهی برای من که به صورت تخصصی در این بخش کار میکنم، بسیار بیشتر از هر جای دیگری است، زیرا مثلا در نمایشگاه اگروفود آنقدر مزاحم در غرفه حضور می یابد که اصلا نمیتوان کار انجام داد و بعد میبینیم که خیلیها را فراموش کردهایم.
در واقع بنده با این ماموریت به نمایشگاه صنعت پخش آمدهام که ارزیابی کنم که چند نماینده و در کدام مناطق نیاز داریم. حتی در چنین فرآیندی نیاز نیست برای افرادی که درخواست نمایندگی دارند، توضیح دهیم که آیا میدانید نمایندگی چیست و آیا میدانید که باید امکانات داشته باشید تا بتوانید توزیع کنید؛ چرا که مطمئنیم فردی که برای نمایندگی درخواست داده، به شکل تخصصی در این بخش بوده و کار توزیع را انجام داده است و حالا میخواهد بداند که آیا امکاناتش به اندازهای هست که او را تایید کنیم و بتوانیم با هم یک شراکت کاری داشته باشیم.
با توجه به اینکه سال گذشته هم در نمایشگاه و کنفرانس صنعت پخش حاضر بودید، تفاوتهای نمایشگاه امسال را نسبت به دوره قبل در چه میبینید و آیا نمایشگاه، رشد کمی و کیفی داشته است؟
سال گذشته تعداد سخنرانهای بسیار زیادی داشتیم که از منظر کمی زیاد بودند ولی کیفیت به شدت پایین بود اما امسال تعداد سخنرانها به ۵ نفر هم نرسید؛ یعنی از همان نقطه آغاز اصلاحات لازم انجام شده است تا مراحل بعدی؛ به طوری که از روز اول نمایشگاه شاهد کیفیت و حضور افراد تاثیرگذار بودیم. این، اتفاق بسیار خوبی است که افراد تصمیم گیر و تصمیم ساز و افراد موثر در سازمانهای خودشان، در این رویداد حاضر هستند و نشان میدهد که مسیر حرکت برگزاری نمایشگاه کاملا در ریل و کاملا درست است.
چرا نمایشگاه صنعت پخش را در تهران برگزار نکردید و جزیره کیش را جهت برگزاری این رویداد انتخاب کردید؟
ما تجربه ۳ تا ۴ دوره برگزاری نمایشگاه در تهران را داشتیم اما زمانی که این رویداد در تهران برگزار می شد، شاهد اتفاقاتی مشابه نمایشگاه اگروفود بودیم. به عنوان مثال مدیران حضور دایمی در نمایشگاه ندارند که همین موضوع موجب کاهش میزان بهرهبرداری از این رویداد مهم می شود اما مدیری که در نمایشگاه کیش حضور می یابد، به گونه ای برنامهریزی می کند که تمام لحظاتش را در نمایشگاه باشد و بنابراین انتخاب کیش به دلیل دوری از پایتخت، کاملا هوشمندانه بوده است.
آسیب شناسی صنعت پخش نشان می دهد که مشکلات بسیاری در این عرصه وجود دارد که بحث صنعت لجستیک، انبار و فرسودگی ناوگان حمل و نقل از جمله آنهاست. ضمن اشاره به مهم ترین مشکلات صنعت پخش به صورت تیتروار، راهکارهای رفع آنها را هم بیان کنید.
به هر سوی صنعت پخش که نگاه کنید، مشکلاتی وجود دارد اما این مشکلات موجب ناامیدی نمیشود و امیدواریم که بتوانیم این صنعت را از گرفتاریهایی که دارد، نجات دهیم. امروز بزرگترین مشکل صنعت پخش، نیروی انسانی است؛ در همین حال بر اساس قوانین سازمان تعزیرات و وزارت صمت، سطح درآمدی شرکتهای توزیع یک مارژین مشخصی است، در حالی که بیش از ۹۰ درصد آنچه در صنعت پخش رخ میدهد، توسط عامل انسانی است که تمامی این افراد دچار مشکلات اقتصادی هستند. امپراتوری ما در تمام شرکتهای پخش، فروشندهها هستند که از لحاظ درآمد جزو ضعیفترین قشر به شمار می آیند و با این وجود ما میخواهیم که همه کارها را فروشندگان انجام دهند. بنابراین باید عامل نیروی انسانی را بزرگترین مشکل صنعت ببینیم و پس از آن بگوییم که در ناوگان ما چه خبر است و چقدر از حمایت دولتی و حمایت سازمانها برخوردار هستیم.
میزان مارژین در نظر گرفته شده، دیگر مشکل است؛ به گونه ای فعالان صنعت پخش حتی نمیتوانند بر اساس سودی که به دست میآورند، خودروهای خود را اورهال کنند. همچنین هزینه اجاره انبارها به شدت بالا رفته و این در حالی است که فعالان این عرصه موظف هستند که در همه جای کشور شعبه داشته باشند و زمانی که جمعبندی میکنیم، می بینیم باز هم نسبت سود به هزینه جور در نمیآید. علاوه بر این با مشکلات لجستیک و قوانین دستوری قیمت گذاری مواجه هستیم که به نوبه خود چالشهایی را ایجاد می کند. به عنوان مثال از آنجا که قانون تمام ابعاد را ندیده است، این شرایط را برای من گذاشته که اشانتیون نوشیدنیها را از فاکتور خارج کنم که منشا تخلف شده است؛ چرا که مثلا به ازای خرید ۱۰۰ باکس نوشیدنی، ۱۰ باکس جایزه برای مشتری در نظر گرفتهایم که در فاکتور او درج نشده و مشتری از آن آگاهی ندارد و کنترل و نظارتی بر تحویل دهنده این سفارش هم وجود ندارد که تحویل کالا را به شکل کامل انجام دهد؛ مگر اینکه در مقابل خدا و وجدانش، خود را قانع کند که 10 باکس اشانتیون را به مشتری تحویل بدهد. بنابراین در صنعت پخش گرفتار مشکلاتی مانند نیروی انسانی، لجستیک، هزینههای مرتبط با انبار و قوانین دست و پاگیر دولتی هستیم.
در شرکت خودتان چه فعالیتهایی انجام میدهید و چه محصولاتی را عرضه می کنید؟
ما در قالب شرکت ساتراپ دینا که مجموعه پخش تولیدی ساسان تهران و نیسان شرق در مشهد و شیراز دینا در استان فارس است، کار فروش و توزیع تولیدات آنها را انجام میدهیم. علاوه بر محصولات پپسی که به محصولات گروه اورجینال معروف هستند، سایر محصولات تولیدی شرکت را نیز توزیع میکنیم که نوشابه انرژیزا استرانگ بر آب معدنی چی لایف، آب گازدار اسپارکلینگ، ویتامین سی، آبمیوه، ماءالشعیر هی جو، لیمو نیو و نوشابه پارسی کولا از جمله آنها هستند که اینها خارج از گروه محصولات پپسی هستند ولی متعلق به گروه و مجموعه هستند.
بالغ بر ۲۷۰۰ نفر در ساتراپ دینا مشغول به فعالیت هستند و در کل گروه بیش از 6 هزار اشتغال به کار دارند که با سرمایهگذاری جدیدی که صورت میگیرد و کارخانه عظیمی که در اندیمشک و دزفول در حال راهاندازی است، امیدواریم که بالغ بر 2 هزار تا 3 هزار نفر در آن منطقه جذب نیرو داشته باشیم و فرصت شغلی ایجاد شود. این مجموعه تقریبا در تمام نقاط کشور شعبه دارد و شعب بسیاری از شرکتهای پخش، استانی است. می توانم بگویم که از باغ ملک که یک شهر کوچک است، شعبه داریم تا ماهشهر و اهواز و آبادان و دزفول. هدف هم از تعدد شعبات این است که بهترین سرویس را ارایه دهیم و بهترین خدمات را به مشتریان عرضه کنیم و بتوانیم محصولات مان را در دسترس قرار دهیم.
قویا اعتقاد داریم که اگر هر کاری را بزرگ نگاه کنیم، میتوانیم به همان اندازه بزرگی برای آن برنامهریزی کنیم و کار ویژه برای آن انجام دهیم. مردم ما لیاقت این را دارند که بهترین سرویس را دریافت کنند و امیدوارم روزی برسد که ما بتوانیم قیمت تمام شده خدمات خود را کاهش دهیم. من اگر شرایطی را مهیا ببینم که بتوانم هزینهام را پایین بیاورم، میتوانم کالایم را با قیمت پایینتر به دست مصرف کننده برسانم. به نظر بنده یکی از دلایلی که باعث میشود هزینه بالایی در خدمات داشته باشیم، تعدد فروشگاهها است. آمارها نشان می دهد که در کشور ما به ازای تقریبا هر 38 تا 40 نفر، یک سوپرمارکت وجود دارد، بعد از هند و چین که بیشترین جمعیت جهان را دارند در رتبه سوم قرار داریم و به نسبت سرانه جمعیت در رتبه نخست هستیم؛ در حالیکه وجود همین فروشگاهها موجب افزایش قیمت تمام شده می شود.
تا چند سال پیش نسبت فروش در زنجیره ایها ۲۰ درصد را رد میکرد اما در حال حاضر سهم فروش در فروشگاههای زنجیرهای روی ۱۱ درصد قرار گرفته است و این نشان میدهد که فرهنگ ما هنوز موضوع زنجیرهای و مالهای بزرگ را نپذیرفته است و به دلایل مختلفی ما عقبگرد داریم. یکی از دلایل این است که بسیاری از ما دوست داریم هر شب به سوپرمارکت محل زندگی مان برویم و احوال پرسی کنیم و وضعیت کالاها را هم ببینم. ضمن اینکه اگر با خانواده به فروشگاهها و مالهای بزرگ برویم، معمولا خارج از برنامهریزی که کردهایم، خرید انجام میشود و بنابراین با توجه به وضعیت اقتصادی ترجیح میدهیم که به تدریج خرید کنیم و این باعث میشود که زنجیرهایها نتوانند مسیر مدنظر را ادامه دهند. به نظر می رسد که اگر بتوانیم یک ساماندهی در نقاط فروش داشته باشیم مانند کاری که افق کوروش و حتی یاران انجام داده است، بخشی از مساله حل می شود.
در پپسی تلاش ما این است که بتوانیم کالا را با هزینه پایینتر به دست مصرف کننده برسانیم و تلاش مان این است که از فناوری استفاده کنیم و در حال حاضر درصدد آنلاین کردن درخواستهای مان هستیم و این ابزار را در اختیار مشتریان خود قرار میدهیم که خودشان درخواست بگذارند و ویزیتور ما تبدیل شود به یک ویزیتور کیفی و به مشتری مشاوره بدهد و کالای جدید را معرفی کند. در حال حاضر ویزیتورهای ما کالاهایی که مورد درخواست مغازه دارها است را میگیرند اما اگر بتوانیم ابزار را در اختیار مغازه دار بگذاریم، خودش میتواند کالاهای مورد نیاز را لیست کرده و ارسال کند که هم اکنون این اتفاق در حال رخ دادن است. در صنعت پخش ما میتوانیم با استفاده از تکنولوژی، کارهای تکراری را به سیستم بسپاریم و کارهای کیفی را همچنان نیروهای انسانی برای ما انجام دهند. در همین رابطه بنده به عنوان قائم مقام مدیرعامل در شرکت گروه ساتراپ و گروه پپسی هستم و قرار است در این مجموعهها تمام اتفاقات فروش را پشتیبانی کنیم و امیدوارم بتوانیم هر برنامهریزی که انجام می دهیم، منجر به ارایه سرویس و خدمات بهتر به مشتریان شود.