ریسک (Risk) در فرهنگها و دیدگاهها ازتعاریف مختلفی برخوردار است. فرهنگ لانگمن ( Longman) ریسک را احتمال وقوع چیزی بد یا نا مطلوب و یا احتمال وقوع خطر تعریف کرده است....
به نام خداوند بخشنده مهربان
ریسکهای پیش روی صنایع در سال 1401
ریسک (Risk) در فرهنگها و دیدگاهها ازتعاریف مختلفی برخوردار است. فرهنگ لانگمن ( Longman) ریسک را احتمال وقوع چیزی بد یا نا مطلوب و یا احتمال وقوع خطر تعریف کرده است.
گالیتز (Galitz;1996) ریسک را نوسانات در هر گونه عایدی میداند.
هیوب (hube;1998) ریسک را احتمال کاهش درآمد یا از دست دادن سرمایه تعریف میکند.
عمدتاً دو دیدگاه در خصوص ریسک حاکم است ؛ دیدگاه اول ریسک را به عنوان هر گونه نوسانات احتمالی منفی در بازدهی اقتصادی در آینده میداند و دیدگاه دوم ریسک را به عنوان هر گونه نوسانات احتمالی در بازدهی اقتصادی در آینده تعریف میکند.
ریسک با دو طیف بنیادی و نگرش نظریه نوین طبقه بندی میگردد.
در طبقه بندی رویکرد بنیادی ، ریسک به دو دسته ریسکهای مالی و ریسکهای غیر مالی تقسیم میشود.
ریسکهای مالی به طور مستقیم بر سودآوری شرکت ها اثر می گذارند و می توانند حتی شرکتی را از پای در آورند.
مهمترین ریسکهایی که در این مقوله میگنجند بدین شرح قابل ارزیابی اند :
در سال 1400 نیز شاخص در محدوده 000/300/1 واحد با تغییرات حدوداً 10 درصدی مواجه بود. درسال 1401 در صورت نهایی گردیدن توافقات برجام ، پیش بینی می گردد لمس سقف شاخص در سال 99 ، کف رشد شاخص در سال 1401 خواهد بود.
ریسک های غیر مالی نوع دوم ریسک در رویکرد بنیادی لحاظ محسوب میشود.
ریسک غیر مالی به طور مستقیم سودآوری شرکت ها را تحت تأثیر قرار نمیدهد، بلکه به طور غیر مستقیم، از طریق تأثیر بر ریسک های مالی سودآوری را تحت تأثیر قرار میدهند.
مهمترین ریسک های غیرمالی به شرح ذیل است:
1-ریسک مدیریت(Management Risk) : تصمیمات نادرست مدیران اجرایی شرکت ها و مؤسسات میتوانند تبعات منفی برای یک سازمان به دنبال داشته باشد. سطوح مختلف مدیریتی میزان ریسک ناشی از تصمیمات نادرست را متفاوت میسازد و به میزان مختلفی سطح عملکردی شرکت یا سازمان را تحت تأثیر قرار میدهد.
تصمیمات نادرست مدیران اجرایی عمدتاً ریشه در انتخاب و انتصاب مدیران دارد از آنجا که در کشورهای توسعه نیافته بخش خصوصی حضور کم رنگی در عرصه اقتصاد دارد این ریسک از سمت وزارتخانهها، سازمانها و شرکتهای دولتی نمود بیشتری دارد. سنگینی ریسک مذکور از سنوات گذشته بر شانههای نحیف اقتصاد کشور ایران سایه افکنده است که موضوع با عدم اجرای اصل 44 قانون اساسی و عدم ایجاد بستر لازم برای فعالیت بخش خصوصی و عدم ثبات اقتصادی در سال 1401 نیز استمرار خواهد داشت.
2-ریسک سیاسی(Political Risk) : ریسک سیاسی یا کشور عبارت است از کاهش سرمایه که به دلیل تغییر در سیاستها و نظامهای سیاست گذاری یک کشور رخ میدهد. این ریسک به انتظارات سرمایه گذار نسبت به آینده سیاسی کشور بستگی دارد. تحریمهای حاکم بر کشور از نمونه بارز این ریسک است و تبعات آن می تواند در قالب تمام یا برخی از ریسک ها و مخاطرات را در بخش ریسک های مالی برای صنایع در پی داشته باشد.برای سال 1401 توافق بر روی برجام و رفع تدریجی تحریم ها متصور است.
3-ریسک صنعت(Industrial Risk) : این ریسک به نوسانات بازدهی سرمایه گذاری که بر اثر اتفاقات یا وقایع خاص و تغییرات در یک صنعت خاص محتمل است می پردازد.
این تغییرات بر اثر تعرفهها و قیمتها در سطوح داخلی یا بین المللی، چرخه عمر صنعت، دسترسی به منابع اولیه و سایر عوامل مشابه روی یک صنعت خاص اثر میگذارد. صنایعی که با این ریسک در سال 1401 مواجه خواهند بود : صنایع پروتئینی، روغن نباتی ، لبنیات و دارویی هستند. با حذف ارز ترجیهی در بودجه سال مذکور، جایگزینی ارز 24,000تومانی به جای ارز 4,200 تومانی، این ریسک را به صنایع اشاره گردیدi، تحمیل خواهد نمود و افزایش قیمت حدوداً 100درصدی برای محصولات صنایع فوق الذکر پیش بینی میگردد. افزایش قیمت محصولات در صنایع مذکور با توجه به کاهش قدرت خرید مردم می تواند کاهش فروش شرکت های فعال در صنایع مورد اشاره را به همراه داشته باشد و آنان را با خطر و ریسک ورشکستگی مواجه نماید.
4-ریسک عملیاتی(operational Risk) : ریسک عملیاتی هنگامی ایجاد می شود که یک سازمان عملیات خود را به درستی انجام ندهد یا سیستم های داخلی و روشهای انجام کار به درستی تعریف نشده اند و یا به درستی اجرا نمی شوند. که در این صورت وضعیت سازمان رو به افول خواهد گذاشت و نرخ بازدهی سرمایه گذاری سازمان دچار کاهش میشود.
5-ریسک قوانین و مقررات(Rules Risk) : ریسک مقررات به علت تغییرات در قوانین مختلف در یک جامعه اقتصادی به وجود میآید. ریسک ناشی از تغییرات قوانین و مقررات، شرکت های تولیدی و مؤسسات و نهاد های مالی را به شدت تحت تاثیر قرار میدهد. در سال 1401 این ریسک با وضع مقررات مبنی بر الزام درج قیمت تولید کننده و مصرف کننده روی محصولات تهدیدی برای صنایع خواهد بود.
درج قیمت روی محصولات در علم اقتصاد فاقد جایگاه است و قیمت محصولات بر اساس علوم اقتصادی از طریق عرضه و تقاضا تعیین میگردد. موضوعی که توسط دولت کشور ایران برای سال 1401 دنبال می شود در هیچ کشوری جاری و ساری نیست.
6-ریسک نیروی انسانی(Human Risk) : سرمایههای انسانی به عنوان یک دارایی استراتژیک با ارزش برای شرکتها است. سرمایههای انسانی بخش مهمی از ارزش نامشهود یک شرکت است که این دارایی استراتژیک با ارزش اغلب بزرگترین منبع ریسک کسب وکار است. نادیده گرفتن ریسک های مربوط به سرمایههای انسانی میتواند به پیامد های قابل توجه هم در حوزه سرمایه نامشهود و هم سرمایه مشهود شرکت منجر شود. این ریسک به خاطر عدم وضعیت مناسب اقتصادی و معیشتی با خروج نیروهای متخصص از کشور به عنوان مخاطره همواره صنایع و سازمان ها را تهدید میکند. در سال 1401 نیز استمرار ترک نیروهای علمی و متخصص از کشور مشابه چند دهه گذشته متصور است.
نگرش نظریه نوین پرتفوی که طیف بعدی در طبقه بندی ریسک است، به دو بخش سیستماتیک و غیر سیستماتیک تقسیم می شود. ریسک سیستماتیک به ریسک حاصل از عوامل کلی بازار اطلاق می شود که تحولات اقتصادی سیاسی و اجتماعی مانند تغییرات نرخ ارز، چرخه های تجاری تورم و سیاست های پولی و مالی دولت ها را نشأت میگیرد.
ریسک غیر سیستماتیک از عواملی مانند اقدامات رقبا، نوع مدیریت، ساختار شرکت ناشی میگردد که کاهش پذیر است.
با توجه به اینکه ریسک های پیش روی صنایع در رویکرد بنیادی تحلیل شد به جهت جامعیت در مقوله مذکور، مصادیق نگرش نظریه نوین در مطالب گفته شده مطرح شد.