به بهانه گردآوری شماره هجدهم فصلنامه صنعت پخش، با دکتر غلامرضا ملکی مدیر تشکلهای اتاق بازرگانی تهران در دفتر ایشان، در مورد تشکل داری و الگوهای صحیح فعالیت یک تشکل به گفتوگو نشستیم که در ادامه میخوانید:
غلامرضا ملکی از سال ۹۴ وارد اتاق بازرگانی، صنایع، معادن وکشاورزی تهران شد. دو سال به عنوان مدیریت منابع انسانی اتاق فعالیت داشت. ایشان اقدامات مناسبی را در راستای طبقه بندی مشاغل و آیین نامه رفاهی انجام داد. سپس مدیریت تشکلها و مسئولیت اجتماعی اتاق تهران به وی واگذار شد. او میگوید: "آن زمان که شروع به فعالیت کردیم در اتاق عملاً هیچ زیرساختی فراهم نبود، حتی لیست و یا جدولی از تشکلها وجود نداشت". گفتوگو با پیشکسوتان و صاحبنظران حوزه تشکلها از اولین اقدامات شایان ذکر و موثر دکتر غلامرضا ملکی در حوزه توانمندسازی و تشکلداری بود. نوشتن سند استراتژی اتاق تهران و آئین نامه حمایت از تشکلها، ایجاد رابطه سازنده با اتاق ایران، کسب جایزه و عنوان اتاق برتر در حوزه تشکلداری و توانمندسازی از معاون اول رئیس جمهوری، راهاندازی خانه تشکلها و همچنین راه اندازی مرکز آموزشهای حرفهای انجمنها از مهمترین اقدامات دکتر ملکی و همکاران ایشان محسوب میشود.
-مجموعه اقدامات شما در راستای توانمندسازی تشکلهای اقتصادی بخش خصوصی چیست ؟
اتاق تهران از 3 سال گذشته رسیدگی به مسائل، مشکلات و توانمندسازی تشکلها را شروع کرده است. در دوره قبل(دوره هفتم)، نگاه اعضای هیات نمایندگان و هیات رئیسه، این بود که کمک به تشکلها، ماموریت اتاق ایران است و نه اتاق تهران. آن زمان که شروع به فعالیت کردیم، عملاً هیچ زیرساختی در اتاق تهران فراهم نبود، حتی لیست و یا جدولی از تشکلها وجود نداشت. در جلسات متعدد گفتوگو به این نتیجه رسیدم که اتاق تهران باید برای توسعه همکاری خودش با تشکلها، صاحب استراتژی و برنامه راهبردی باشد. اولین سندی که منتشر کردیم، استراتژی اتاق تهران بود که در آن ماموریتها و دغدغههای اتاق تهران مشخص شد. دومین موضوع پیش روی ما دغدغهها و حساسیتهای اتاق ایران بود. به عنوان مثال شادروان آقای ظهیری که عنوان پدر صنعت غذا را داشتند، در جلسات یا حتی دیدارهای خصوصی بیان میکردند که در این فعالیتی که پیش گرفتید به علت موازی کاری با اتاق ایران موفق نمیشوید. اما از آنجا که برنامه و نیت ما مشخص بود و قرار نبود کار مداخلهگرایانه انجام دهیم به کار خود ادامه دادیم.
به این ترتیب که اتاق ایران کارهای حاکمیتی را با تشکلها را انجام دهد و ما تشکلهای استانی را توسعه بدهیم و برای تشکلها خدمات تعریف کنیم. به دلیل ارزیابی که همگان بین ما و اتاق ایران دارند، احساس کردیم ما میتوانیم کارهای کاربردیتری را در کنار اتاق ایران انجام دهیم.
یکی از اهدافی که در این مدت همیشه مد نظرم داشتیم، تعامل امور با اتاق ایران بود. بنده اجازه ندادم فاصله بین ما ایجاد شود. بعد از اینکه استراتژی اتاق را مشخص کردیم و به تصویب هیات رئیسه و هیات نمایندگان رسید، چارچوب ما مشخص شد و ما به سمت توانمندسازی تشکلها حرکت کردیم.
در راستای کمک به انجمنها به این نتیجه رسیدیم که مستلزم داشتن یک آیین نامه حمایتی هستیم. اگر قراراست کمکی به تشکلها انجام دهیم این کمک باید کمّی، قابل درک و قابل دفاع باشد .
دومین سندی که در اتاق در امور تشکلها تدوین و منتشر شد، آییننامه حمایت از تشکلها بود. سپس سند را در اختیار اتاق ایران نیز گذاشتیم.
بنده به هیات رئیسه قول دادم که کمتر از دو سال در کشور رتبه خود را ارتقا خواهیم داد و امروز که داریم با هم گفتوگو میکنیم در حدود 30 تشکل در اتاق تهران ثبت کردیم که غیر همسو با اتاق ایران هستند. ما پس از دو سال رتبه اول تشکلداری را کسب کردیم. پارسال در مراسمی با حضور معاون اول رئیس جمهور، به عنوان اتاق برتر در حوزه تشکلداری و توانمندسازی جایزه دریافت کردیم.
برای رسیدن به این موفقیت، به شخصه با حدود ۱۵۰ تشکل جلسه گذاشتم و در دیدار با هیات مدیره انجمنها پس از معرفی خود و رسالت اتاق، استراتژی را اعلام میکردم و به اطلاع آنها میرساندم که ما چگونه میتوانیم با هم همکاری کنیم. در این نشستها، هدف کلی درک انتظارات تشکلها از اتاق تهران بود و اینکه چه کمکی میتوانیم به آنها انجام بدهیم. برآیند این جلسات و حضور من در هیئت مدیره این شد که متوجه شدم تشکلها چه مشکلاتی برای مکان فعالیت خود دارند. به عنوان مثال بعضی تشکلها در دفتری کمتر از ۴۰ متر کار میکنند و نیاز به دفتری برای جلسات خود داشته و یا نیاز به مکانی برای برگزاری کمیتههای تخصصی خود دارند. بر این اساس، پیشنهادی را به آقای دکتر عشقی، دبیرکل محترم اتاق اعلام کردیم و ایشان موافقت و حمایت کرده و هیات رئیسه اتاق نیز از آن استقبال کردند. بدین صورت خانه تشکلها را راه انداختیم. امسال سال دوم فعالیت این خانه است و انجمن صنعت پخش هم از این امکان استفاده میکند و میدانید که فضای مناسبی برای تشکلهاست. ما حدود 2000 متر بنا را در 17 سالن به جلسات تشکلها اختصاص دادیم . ویژگی خوب آن، رزرو آنلاین است و تشکلها میتوانند از امکانات، پذیرایی، پارکینگ ساختمان و .... استفاده کنند.
در گام دوم در حوزه آموزش اقدامات مثبتی را انجام دادیم. به صورت میانگین در سال بیش از ۳۰ دوره آموزشی برای آموزش و توانمندسازی دبیران، کارکنان و هیئت مدیره تشکلها پیش بینی کردیم. سعی کردیم از اساتید صاحب نظر استفاده کنیم و تشکلها را تشویق کردیم که آنها هم دپارتمانهای آموزشی خود را فعال کنند. یکی از خروجیهایی که به عنوان دستاوردهای توانمندسازی تشکلها میتوانم نام ببرم، دوره مدیریت کسب و کار(MBA) برای دبیران بود که این دوره یکساله با محوریت دانشگاه امیرکبیر با کیفیت خوب برگزار شد. این کار از افتخارات ما بوده است. امسال هم برنامه ما این است که مرکز آموزش اتاق به تشکلها ورود پیدا کند و لیست کارکنان را دریافت کند و پس از شناسایی و نظرسنجی از پرسنل اقدامات آموزشی را فعال خواهیم کرد. مراودات ما با تشکلها، جاده دو طرفه است. همچنین موضوعی را دو سال پیش به نام "رابطین آموزشی" راه انداختیم. در اتاق تهران تصمیمات تشکلها حتماً با نظر رابطین آموزشی انجام میشود.
نگاه شما به تشکل داری حرفه ای چیست؟ تفاوت تشکلداری با بنگاهداری چیست ؟
یکی از ضعفهای ما در تشکلها این است که بعضی از هیئت مدیرهها بنگاهداری را از مدیریت بر یک تشکل تمیز نمیدهند. علت این است که یک عضو هیات مدیره که حتی منافع مالی ندارد، به علت علاقه به ارتقاء تشکل، صنف و صنعت خود، اقداماتی را انجام میدهد. اما تداخل مفاهیم بنگاهداری با تشکلداری راندمان او را پایین میآورد. در تلاشیم این فاصله را کم کنیم. نگاه من این است که تشکلداری یعنی خوشنامی، توانایی تعامل با حاکمیت. این اقدامات توانمندی و صبوری میخواهد و اعضای هیات مدیره نباید منفعت طلب باشند. در اتاق تهران تا الان شاهد این بودیم که هیئت مدیره انجمن ملی صنعت پخش بدون منفعت طلبی شخصی فعالیت دارند و این حرفهای است. اعتقاد داریم افراد، منافع شخصیشان نباید در اولویت باشد. باور داریم اتاق ایران و تهران باید این نکات را بازگو کنند و تفکر تشکل گرایی نیاز به فرهنگ سازی دارد.
از نگاه شما تقویت بخش خصوصی چه کمکی به اقتصاد کشور کمک میکند؟چه اقداماتی در اولویت امور اتاق تهران قرار دارد؟
میدانیم حجم بزرگی از اقتصاد را دولت در اختیار دارد. به همین خاطر ما به عنوان بخش خصوصی در اقتصاد کشور حداقلی هستیم. مملکت ما بر پایه بودجه نفتی اداره میشد. در یکی-دو سال اخیر در شرایط تحریم و مواجهه دولت با مشکلات اقتصادی، کمبود بودجه و عدم فروش نفت به سراغ بخش خصوصی آمده است. البته در سالهای پیش، بخش خصوصی باید خود را توانمند میکرد. الان مشکلات تأمین نقدینگی، تامین کالا، مسائل توسعه بازار از جمله مسائل شرکتهای خصوصی است. فرمایشات رهبر معظم انقلاب در چندین سال گذشته تکیه بر واژههای تولید، حمایت از تولیدکننده و جهش تولید داشتهاند. اینها پیام دارد. تقویت و توسعه بخش خصوصی یک پیام است. کاش دولتمردان همگام با سخنان مقام رهبری پیش میرفتند. اما بروکراسی در کشور حاکم است و فساد نیز نقش پررنگی در عقب ماندگی بخش خصوصی دارد.
اعتقاد دارم بخش خصوصی حتما به فکر منافع مالی خود هست و در این راستا باید بهرهوری را رعایت کند و در قیمتگذاری درست عمل کند. این موارد مستلزم این است که بخش خصوصی همزمان رقابت با بخش دولتی رشد کند. هر چند مشکلات بزرگی نظیر تامین مواد اولیه و بروزرسانی ماشین آلات دارد و اگر تحریمها برداشته شود این مسائل راحتتر برطرف میشود. از سوی دیگر سوالی که وجود دارد این است که با رشد تکنولوژی در دنیا و توسعه کیفی محصولات و خدمات، آیا کالای ایرانی توان رقابت با کالای جهانی را دارد؟ پاسخ این است که ما نیاز به تلاش بیشتری داریم تا فاصله خود را با برندهای جهانی کم کنیم. ببینید فروشگاههای بزرگ چه تاثیری بر صنعت پخش گذاشته است. در آینده این مسائل گریبانگیر شرکتهای پخش خواهد بود و باید زودتر تغییر کرد و بروز شد.
ماموریت تشکلها چیست؟
ماموریتهای مهمی برای تشکلها وجود دارد. سه نکتهای که عرض میکنم مهمترین آنها است.
* اول حفظ منافع اعضا در تمام سطوح. در حوزه تجارت داخلی و بین المللی.
*دوم شرایط گفتوگوی فعالان و اعضا را با حاکمیت مهیا کند. تشکلها قدرتمند شوند که دولت در تصمیماتش به آنها نقش بدهد و در امور مشارکت داشته باشند.
*سوم تشکل هم افزایی کند و همه ذینفعان را در نظر داشته باشد. به عنوان نمونه بارها شاهد بودم که اعضای هیئت مدیره انجمن ملی شرکتهای صنعت پخش، در جلسات از کل اعضای خود دفاع میکنند.
انتظار شما از تشکلها چیست؟ چه وظایفی، در اولویت وظایف مدیریت تشکلهاست؟
انتظار ما این است که تشکلها بتوانند از حقوق اعضاء دفاع کنند. از ظرفیتهای اتاق استفاده کنند. خدمات برای اعضا تعریف کنند. صرفا به دنبال حق عضویت نباشد. مثال مشخص من انجمن صنعت پخش است. باید اعضا بدانند که انجمن اینقدر معتبر است که وزارت صمت اختیاراتی را به آن تفویض کرده که با اهمیت است. توصیه ما این است که تشکلها جزیرهای کار نکنند. ما یکی از مسئولیتهایی که به خصوص در ایام کرونا داریم، وظیفه توزیع کمکها در اتاق تهران است.
انتظار دیگری که از هیئت مدیره صنعت پخش دارم این است که موضوع مسئولیت اجتماعی را در کشور جدی بگیرند. فاصله مردم با دولت در مورد سرمایه اجتماعی بسیار زیاد شده است. دولت در عمل و گفتمان فاصله زیادی با مردم پیدا کرده است. چه کسی میخواهد خلاء این جایگاه را پر کند و جایگزین شود. هر یک از ما نسبت به کاری که میکنیم باید مسئولیت پذیر باشیم. خواهشمندم کمیسیونها و کارگروههای مسئولیت اجتماعی را راهاندازی کنید. هر فرد حقیقی و حقوقی باید به این موضوع فکر کند و دیگران را نیز تشویق به این کار کند. برای این کار ما در اتاق تهران خیریهای به نام "بنیاد نیکوکاری بازرگانان " راهاندازی کردهایم و کمکهای اتاق را ساماندهی میکنیم. به عنوان مثال در ا یام کرونا حدود ۱۵۰ میلیارد تومان به مراکز درمانی کمک کردیم. با افتخار میگویم اگر بخش خصوصی نبود، دولت با مشکلات زیادی مواجه میشد.
ارزیابی شما از انجمن ملی شرکتهای صنعت پخش چیست ؟
انجمن ملی شرکتهای صنعت پخش جزو انجمنهای بسیار خوب اتاق است. ما به حضور رئیس، اعضا و دبیر انجمن صنعت پخش در اتاق تهران افتخار میکنیم. همیشه در کنار ما بودهاند. خوشبختانه آقای دکتر کارگر در شورای راهبردی تشکلهای اتاق تهران حضور دارند و از توانمندی ایشان استفاده میکنیم. انجمن در ماموریتهای خود موفق است و در گفتمان با حاکمیت مثال زدنی است. به عنوان مثال درکارگاهی در دوره MBA از ایشان به عنوان فرد موفق در گفتوگوی با حاکمیت و گرفتن بخشی از کار دولت و خدمات دهی به اعضا، دعوت کردیم و میزبان ایشان بودیم.
در پایان برای همه فعالان این انجمن و هیئت مدیره آرزوی موفقیت دارم و امیدوارم بهتر از گذشته گام بردارند.